تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰ - ۰:۴۷
کد خبر : 58530

مفهوم ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

مفهوم ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

فهرست۱ معنی افتادگی آموز اگر طالب فیضی۲ شعر هرگز نخورد آب زمینی که بلند است۲.۱ داستان واقعی افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است۲.۲ ادامه داستان ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی (روز مسابقه)۲.۳ تواضع و فروتنی مفهوم ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی …

مفهوم ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است : آنچه که به عنوان مفهوم اصلی این ضرب المثل برای ما مشخص است تواضع می باشد. تواضع به این معنی است که انسان خودش را از دیگری بالاتر نداند و به افرادی که از او در جایگاه و مقام پایین تری قرار گرفته اند برتری نداشته باشد. ریشه کلمه تواضع از وضع می باشد که به معنی کوچک نشان دادن خود است و در برابر تکبر خودش را بزرگ دانستن می باشد. باید به این مورد توجه کرد که تواضع یعنی کوچک نشان دادن خود و ارج نهادن به دیگران نه اینکه خود را خوار کردن و زیر باز ذلت رفتن باشد.

معنی افتادگی آموز اگر طالب فیضی

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است یعنی چه ؟ به معنی ساده تر برخی از افراد در برابر دیگران با توجه به امتیازاتی که در آنها می بینند، تواضع می کنند و به صورت داوطلبانه انجام می دهند؛ این امکان وجود دارد که یک شخص امتیاز یا امتیازاتی را در برابر دیگران در خود ببیند و برای اینکه به غرور و تکبر مبتلا نگردد و توجهی به این امتیازها نکند و در هر صورت فروتنی و تواضع را پیشه کند. تواضع به صورت کلی کوچک نشان دادن خود و احساس غرور نکردن است.

شعر هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

داستان واقعی افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

یکی از پهلوانانی که در گذشته در شهر همه او را می‌شناختند و تا نام او را می‌شنیدند از رفتار او آگاه بودند پوریای ولی بود که با هر کسی که کشتی می‌گرفت پشتش به خاک می رسید و شکست می خورد؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ فرقی نمی کرد هر کس که با او کشتی می گرفت پوریای ولی شکست می خورد….

روزی از روزها پهلوانی از سرزمین هندوستان به شهر خوارزم آمد تا با پوریا ولی کشتی بگیرد و همه مردم نگران این کشتی گرفتن بودند؛ پهلوان پوریا ولی درباره کشتی گرفتن با این پهلوان هندی نگرانی را نکرده بود ولی رفتار پوریای ولی می توانست نشان دهنده این نگرانی باشد.

داستان از جایی شروع شد که پهلوان رفته بود مسجد تا نماز خود را بخواند و از پشت پرده زن هایی در آنجا نماز و دعا می خواندند که صدای دعا خوانی پیرزنی به گوش پوریای ولی رسید که آن پیرزن مادر پهلوان هندی بود و دعا می کرد که خدایا امروز پسرم را بر پهلوان پوریا ولی پیروز کن.

آنجا بود که به دل پهلوان بزرگ ایران زمین با صدای این زن و دعا خواندن لرزید و دگرگون شد و نمازش را خواند و به بیرون مسجد رفت اما دیگر حال پوریای ولی مثل قبل نبود و پهلوان همیشگی نبود او بین دوراهی مانده بود؛

از طرفی می‌خواست که پهلوان هندی را شکست بدهد و دل مردم شهرش را شاد کند و از طرفی دیگر یاد دعای پیرزن می‌افتاد و دلش برای پیرزن آرزومند می سوخت و نمی دانست که حال باید چه کند….

ادامه داستان ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی (روز مسابقه)

روزها گذشت و روز مسابقه فرا رسید؛ تمامی افرادی که در شهر زندگی می کردند در میدان شهر جمع شده بودند و منتظر شروع مسابقه بودند. تمام جاها را با گلاب خوشبو کرده بودند و مردم منتظر آغاز کشتی بین دو پهلوان بودند و با سلام و صلوات کشتی شروع شد.

پهلوان هندی به سمت پوریای ولی یورش برد ولی پهلوان او را به کناری زد و آن لحظه مردم شهر از خوشحالی فریاد کشیدند اما ناگهان نگاه پهلوان ایران زمین به چشمان آرزومند پیرزن افتاد و چشمانش را بست تا پیرزن را نبیند و تنها صدای خوشحالی مردم شهرش را بگوش بشنود و در این لحظه دیگر خودش بود یعنی همان پهلوانی که قدرت زور و بازوی زیادی داشت و مردم شهر همه او را می‌شناختند.

پوریای ولی دستان خود را در کمر پهلوان هندی زد و او را از زمین کند و مردم از خوشحالی صدایشان به آسمان می رسید و فریاد می زدند که پهلوان کار را تمام کن… پهلوان او را خاک کن.

اما در یک لحظه همه چیز عوض شد و پهلوان پوریای ولی پهلوان هندی را رها کرد و خودش نقش بر زمین شد. همه فهمیدند که این پهلوان هندی نبود که پهلوانشان را شکست داد بلکه این فروتنی و محبت و ایمان پهلوان پوریای ولی بود که دل پیرزن را شاد کرد و بخاطر دعاهای پیرزن خود را شکست داده بود.

می گویند که در لحظه آخر پهلوان پوریای ولی این شعر را با خود زمزمه کرده است: پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است از همت داوود نبی بخت بلند است؛ افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.

تواضع و فروتنی

یکی از ویژگی که در جامعه مورد پسند است و می توان آن را جز خصوصیت های خوب برای زن ها و مردها به شمار آورد فروتنی و تواضع می باشد. از گذشته تا کنون شعرها و سخن های زیادی در خصوص این صفت ها بیان شده است. تکبر نداشتن و غره شدن از مترادف های فروتنی به شمار می روند.

تواضع و فروتنی 

فروتنی جز ویژگیهای ارزشمندی به شمار می رود که انسان ها را محبوب می کند و سفارش های زیادی در دین اسلام نیز به آن شده است. آنچه که موجب تباهی دوستی می شود تکبر و خود برتر بینی می باشد. انسان های مکتبر همواره نمی توانند با دیگر دوستان خود معاشرت داشته باشند و همیشه عبوس و اخمو ظاهر می شوند و این چیزیست که مورد پسند نیست و در موارد بسیاری می تواند منجر به ضرر برای فرد باشد.

هیچ چیزی نمی تواند همانند فروتنی و تواضع در دل ها نهال دوستی و برادری را بکارد چون انسانی که فروتن باشد محبوب دلهاست. فروتنی نه علمی است که نیاز به آموختن داشته باشد و نه نظریه ست که نیاز به حفظ شدن داشته باشد بلکه فروتنی و تواضع هنری خواهد بود که نیاز به تمرین دارد و شناختن اصول و روش های آن زمان زیادی را نمی طلبد اما برای اینکه عملا آن را یادبگیریم و به عنوان بخشی از رفتار ما در زندگی به شمار بیاید قطعا به زمان زیادی نیاز خواهیم داشت.

خداوند در قرآن کریم در آیه ۲۲ سوره نحل می فرماید: “ان الله لا یحب المتکبرین” خداوند متکبران را دوست ندارد.


💥✈️ ارزانترین نرخ تور استانبول رو از لحظه آخر بخواهید ✈️ 💥
🔷 نگران زمان نباش، تا لحظه آخر وقت داری، در لحظه سفر کن 🔷🔷

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.