«تاریخ امیدبخش نوع بشر» نوشته «روتخر برخمان» تأملی عمیق و موشکافانه درباره ماهیت انسان است. «برخمان» در این کتاب توضیح می‌دهد که انسان، بیش از آنکه موجودی وحشی باشد و برای دفاع از منافع خود به انجام هر کاری تن بدهد، ماهیتی دارد که برای نجات هم‌نوع خود دست به هرگونه جان‌فشانی‌ای می‌زند. کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» دیدگاهی امیدوارانه به ماهیت انسان است.

برخلاف «توماس هابز» که انسان را موجودی، خشن، وحشی، حریص و اصلاح‌ناپذیر می‌پندارد، «برخمان» بر این باور است که انسان در شرایطی خاص، مثل دفاع از هم‌نوع، تمام منافع شخصی خود را کنار می‌گذارد. او در کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» با استناد به شواهد علمی و رویداد‌های تاریخی، به اثبات نظریات خود می‌پردازد و نشان می‌دهد که انسان، آن‌چنان که هابز و فلاسفه ماتریالیست تصور می‌کنند، نیست.

کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر عقاید زیربنایی را که کل اندیشه ما بر اساس آن‌ها بنا شده، به چالش می‌کشد. استدلال جسورانه نویسنده باعث می‌شود که در اعتقادات خود درباره جامعه، دموکراسی و ماهیت انسانی شک کنیم و با دیدگاه متفاوت‌تری نسبت به دیگر متفکران، روبه‌رو شویم.

«تاریخ امیدبخش نوع بشر» و نقش تأثیرگذار تمدن

«روتخر برخمان» در کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» بیان می‌کند که تمدن‌ها یکی از دلایل اصلی‌ای هستند که مردم به ماهیت انسان نگاهی منفی دارند. بر خلاف تصور عموم، تمدن هرگز انسان‌ها را آرام و اهلی نکرد، بلکه اتفاقاً یکجانشینی بود که انسان‌ها را روبه‌روی یکدیگر قرار داد. انسان وقتی که در دوران یکجانشینی، با حق مالکیت‌ روبه‌رو شد، و به طبع زمین و محصولاتی را به تصرف خود در آورد، برای ارضای خاصیت ذاتی خود، دست به اعمالی زد.

از آنجایی که طمع و بیشترخواهی در ما ریشه ذاتی دارد، انسان‌ها برای دفاع از اموال خود و همین‌طور تصاحب اموال بیشتر، به جان یکدیگر افتادند. از همان اول انسان فهمید که برای افزایش قدرت خود، نیازمند به تصاحب منابع بیشتری است و به همین دلیل، برای رسیدن به هدف خود از هیچ تلاشی باز نگذاشت. اما مسئله این است که آیا این تمام چیزی است که از ماهیت انسان بر می‌آید؟

«روتخر برخمان» در کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» تلاش می‌کند تا بشریت را به شکل دیگری به ما نشان دهید. زاویه‌ای که تا به امروز متوجه‌اش نبودیم و به آن توجهی هم نکرده‌ایم. «برخمان» در این کتاب، با اشاره به نمونه‌های جذاب و قابل فهمی از جنگ‌های جهانی، بلایای طبیعی و موقعیت‌های حساس، به ما ثابت می‌کند احساسی که درباره خود و بشریت داریم، آن‌چنان درست نیست.

ساختار کلی کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر»

کتاب «تاریخ امید بخش نوع بشر» با بررسی سرشت انسان مواردی را یادآور می‌شود که از دغدغه‌های نویسنده است. کتاب دارای 5 بخش است، قسمت اول «حالت طبیعی» نام دارد و عناوینی مانند: «ظهور انسان نرم‌خوی جامعه‌پذیر»، «نفرین تمدن»، «اسرار جزیره ایستر» و… شرح داده می‌شوند.

بخش دوم «پس از آشویتس» نام دارد که نویسنده با فهرستی با نام «در زیرزمین دانشگاه استنفورد»، «استنلی میلگرام و ماشین شوک»، «مرگ کاترین سوزان جنوز» توضیحاتی می‌دهد.

بخش سوم «چرا آدم‌های خوب، بد می‌شوند؟» است. در این قسمت «برخمان» دو موضوع با نام «قدرت چگونه انسان را فاسد می‌کند» و «جنبش روشنگری چه اشتباهی کرد» مواردی را بازگو می‌کند.

«واقع‌گرایی جدید» عنوان بخش چهارم است که در قسمت‌هایی قدرت انگیزۀ درونی، انسان بازیگوش و دموکراسی چنین چیزی به نظر می‌رسد بخش پنجم «طرف دیگر صورت» نام دارد و فهرست آن عبارت است از: «چای نوشیدن با تروریست‌ها»، «بهترین چاره برای نفرت»، «بی‌عدالتی و تعصب»، «وقتی سربازان از سنگرهایشان خارج شدند» و «ده قانون برای زندگی».

چرا خواندن کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» ضروری است؟

امروزه اکثر مردم تصورات بدبینانه‌ای درباره ماهیت انسان و بشریت دارند. اگر از نگاه واقع‌بینانه به مسئله نگاه کنیم، شاید بعضی از این تصورات درست باشند، اما دلایل آن متفاوت هستند. عجله در نتیجه‌گیری درباره ماهیت انسان، طبیعتاً به‌اشتباه منجر می‌شود و فرصت تحلیل درست را از ما می‌گیرد.

کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» یک کتاب انگیزشی و یا خوش‌بینانه محض نیست؛ بلکه کتابی است واقع‌بینانه که تلاش می‌کند دیدگاه واقعی‌تری از انسان را به ما نشان بدهد. خواندن این کتاب از آن جهت ضروری است که برای تحلیل درست، باید از جنبه‌های مثبت مسئله نیز آگاهی لازم را داشته باشیم. همانطور که «آنتون چخوف» می‌گوید: «اگر به انسان نشان دهید که چگونه است، او بهتر خواهد شد.»

اگر شما هم به خواندن کتاب «تاریخ امیدبخش نوع بشر» اثر «روتخر برخمان» ترغیب شده‌اید، همین حالا می‌توانید این کتاب را از فروشگاه اینترتی کتاب بنوبوک و از طریق این لینک تهیه کنید.