۹ خودرویی که جایزه بردند اما ارزش خرید نداشتند
۹ خودرویی که جایزه بردند اما ارزش خرید نداشتندجالب است بدانید، خودرو هایی از تویوتا، جگوار و تسلا برنده جوایز مختلف شدهاند اما هیچکس به هیچ وجه نباید حتی به خریدشان فکر کند!
جوایز معتبر همیشه تاثیر ..
۹ خودرویی که جایزه بردند اما ارزش خرید نداشتند
جالب است بدانید، خودرو هایی از تویوتا، جگوار و تسلا برنده جوایز مختلف شدهاند اما هیچکس به هیچ وجه نباید حتی به خریدشان فکر کند!
جوایز معتبر همیشه تاثیر زیادی روی اذهان عمومی دارند و احتمالاً با خود فکر میکنید اگر موسسهای جایزهای را به یک خودرو اعطا کند، کیفیت آن را تضمین میکند. با این حال، واقعیت چیز دیگری است. اکثر جوایز بزرگ توسط ژورنالیستهایی تعیین میشوند که زمان بسیار کمی را با یک خودرو سپری میکنند و حتی شاید زرق و برق و پذیرایی خودروسازان بتواند در نظرشان تاثیرگذار باشد!
بهعنوان مثال، تویوتا یاریس با وجود خودروهای جذابی مثل کوروت استرینگری، بی ام و ام ۴ و مرسدس AMG GT Black Series، جایزه خودروی سال ۲۰۲۱ را از آن خود کرد. در عالی بودن یاریس شکی نیست ولی بعید است که بتواند به اندازه سایر خودروهای مذکور تجربه رانندگی رضایتبخشی را ارائه دهد و اینجا این سوال به وجود میآید که دقیقاً برای چه گروهی و با چه متر و معیاری بهترین خودروی سال است؟
از این رو، این جوایز میتوانند نشانهای از کیفیت خودروها باشند اما قطعاً نباید با اطمینان کامل به آنها بسنده کرد. در ادامه ۹ نمونه از خودروهایی را مشاهده میکنید که جایزه بردند اما ارزش خرید چندانی نداشتند.
خودرو هایی که جایزه بردند اما ارزش خرید نداشتند
۹. تویوتا پریوس (۱۹۹۷-اکنون)
تویوتا پریوس که برنده جوایز متعددی شده، خودروی محبوب رانندگان اوبر و لیفت به حساب میآید و وظیفه حمل میلیونها مسافر در سال را بر عهده دارد. به ادعای تویوتا، پریوس خودرویی سازگار با محیط زیست است و مصرف سوخت آن به ۲۴ کیلومتر بر لیتر میرسد ولی بعید است این خودرو بتواند وعده خود را عملی کند.
نکته دیگری که احتمالاً عده بسیاری را از خرید تویوتا پریوس منصرف میکند، فقدان تجربه رانندگی هیجانانگیز است. پیشرانه بنزینی ۱.۸ لیتری به همراه موتور برقی این خودرو مجموعاً قدرت ۱۲۱ اسب بخار را تولید میکنند. سازگاری با محیط زیست به کنار، چرا باید رانندگی با پریوس تا این حد حوصلهسربر باشد؟
۸. فورد تاندربرد (۲۰۰۲-۲۰۰۵)
فورد تاندربرد نسل یازدهم که بهعنوان خودروی سال ۲۰۰۲ انتخاب شد، به دنبال احیای این رودستر لوکس و نمادین دهه ۵۰ میلادی بود اما نتیجه، خودرویی بود که طراحی آن بدون هویت و شاخصهای ویژه و به نوعی نیمهکاره به نظر میرسید و در فروش نیز شکست خورد.
فورد تاندربرد علیرغم پیشرانه ۳.۹ لیتری V9 که قدرت تعدیل شده ۲۵۰ اسب بخار را به تولید میرساند، در خصوص عملکرد هم قابل قبول نیست. فورد پس از گذشت سه سال، با کاهش قابل توجه فروش این خودرو، تولید آن را متوقف کرد.
۷. پیتی کروزر (۲۰۰۰-۲۰۱۰)
پیتی کروزر، گواهی دیگر بر این است که ژورنالیستها همیشه درست نمیگویند. مشخص نیست این خودروی کامپکت چطور توانسته در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه بهترین خرید از دید نشریههای راهنمای مصرفکننده شود، ولی همواره جزو نامزدهای بدترین خودروها هم بوده است.
البته پیتی کروزر ویژگیهای مثبتی نظیر خط سقف بلند یا ترکیب صندلیها دارد که فضای داخلی این خودرو را بسیار جادار کرده است اما به هیچ وجه نمیتوان از فضای داخلی آن با مواد چوبی و پلاستیکی غیراصل که یکی از بدترین فضاهای داخلی خودروها است، چشمپوشی کرد. عملکرد این خودرو هم چنگی به دل نمیزند؛ پیشرانههای ۴ سیلندری در تیپهای مختلف پیتی کروزر به کار رفته و پیشرانه ۲.۴ لیتری بالاترین تیپ آن با قدرت ۲۱۵ تا ۳۰۰ اسب بخار شاید بتواند فقط کمی ضعف این خودرو را جبران کند.
۶. فیسکر کارما (۲۰۱۱-۲۰۱۲)
تاپ گیر، نام درخشان بین برنامههای تلویزیونی حوزه خودرو، در سال ۲۰۱۱ فیسکر کارما را بهعنوان خودروی سال انتخاب کرد و هر تعریف و تمجیدی را که به ذهنتان بیاید، خرج آن کرد ولی همانطور که گفته شد، همیشه امکان اشتباه وجود دارد. پیش از اینکه به نقاط ضعف فیسکر کارما بپردازیم، باید گفت پیشرانه درونسوز ECOTEC به همراه موتورهای دوقلوی برقی آن در مجموع قدرت ۴۰۲ اسب بخار را به تولید میرسانند که این امکان را برای این خودرو فراهم میکند تا طی ۵.۹ ثانیه از سرعت ۰ به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد.
با این حال، فیسکر کارما بهعنوان یک خودروی اسپرت مدعی سازگاری با محیط زیست، اصطلاحاً آنقدر «سبز» نبود و مصرف سوخت آن در بزرگراه معادل ۱۴ کیلومتر بر لیتر بود که ادعاهای آن را به کل زیر سوال میبُرد. همانطور که میدانید، مصرف سوخت در بزرگراهها، کمتر و مسافتی که با میزان سوخت خود میتوانید در آنها طی کنید، بیشتر است و فیسکر حتی در بزرگراهها هم عملکرد خوبی را از خود به نمایش نگذاشته است.
۵. اسمارت فورتو (۲۰۰۷-۲۰۱۴)
اسمارت فورتو که کل طول آن ۱۸۱ سانتیمتر است، موفق نشد انتظارات ماشینبازهای آمریکایی را برآورده کند. احتمالاً خیلیها با خود میگفتند چرا نباید بتوانند یک خودروی سایز بزرگ و قوی تهیه کنند و در عوض باید چنین خودرویی بخرند. بازار ایالات متحده آمریکا همواره نقطه تمرکز بسیاری از خودروسازان است ولی اسمارت فورتو در آن سر دنیا دستاوردی را به دست آورد؛ مجله Auto Motor und Sport این خودروی بسیار کوچک یا بهطور دقیقتر، میکرو را بهعنوان بهترین خودروی میکروی سال ۲۰۱۴ در چین انتخاب کرد.
عجیب است که در کشوری به گستردگی چین، چنین خودرویی مورد توجه قرار گرفته است. کافی است با اسمارت فورتو به یک تپه یا جاده ناهموار برسید، موتور بنزینی ۷۰۰ سیسی سه سیلندر این خودرو با قدرت ۵۰ اسب بخاری خود چگونه میتواند از پس آن بر بیاید؟ در نهایت دلیل اینکه هیچوقت نباید اسمارت فورتو را خرید، این است که به هیچ وجه خودروی مطمئنی نیست که کارایی و استهلاک آن در طول زمان در حد قابل قبولی باقی بماند.
۴. جگوار ایکس تایپ (۲۰۰۱-۲۰۱۱)
ایکس تایپ بهعنوان تلاش جگوار برای رقابت با بی ام و سری ۳، حداقل در ظاهر رقیبی جدی به نظر میآمد و مجله AutoWeek آن را چشمگیرترین خودروی نمایشگاه خودرو ژنو ۲۰۰۱ نامید. با این وجود، اگر کمی در مشخصات جگوار ایکس تایگ عمیقتر شویم، این خودرو چیزی بیشتر از یک نسخه تکراری و صرفاً بروزرسانی شده از فورد موندئو نیست.
جگوار جدا از اهداف خود برای رقابت با بی ام و، این خودرو را با قیمت و مشخصاتی که کاملاً قابلیت رقابت با سایر مدلها را داشت، وارد بازار سدانهای سایز متوسط کرد. موتور ۳ لیتری V6 در بالاترین مدل این خودرو با قدرت ۲۲۸ اسب بخار، نوید عملکردی قابل توجه را میداد. درحالی که روی کاغذ انتظار میرفت ایکس تایپ یک خودروی قابل اطمینان باشد، در واقعیت حتی یکی از ضعیفترین خودروها در این زمینه در قرن جاری به شمار میرود.
۳. پونتیاک آزتک (۲۰۰۰-۲۰۰۵)
نمیتوان انکار کرد که پونتایک آزتک که برنده جذابترین اس یو وی سال ۲۰۰۱ از سوی موسسه J.D Power & Associates شد، صفت «جذاب» را با خود به یدک میکشید اما چه عاملی باعث میشود ارزش خرید این خودرو به مقدار زیادی کاهش پیدا کند؟
همچنین بخوانید:
اینها لوکسترین شاسی بلندهای آمریکایی و اروپایی بازار هستند
پونتیاک آزتک با سیستم تمام چرخ متحرک و پیشرانه ۳.۴ لیتری V6 با قدرت ۱۸۵ اسب بخار، تمام ویژگیهای لازم برای یک شاسی بلند سایز متوسط مقرون به صرفه را داشت ولی چرا طراح آن «تام پیترز» (Tom Peters) اینقدر زشت آن را طراحی کرده است؟ یا چه مسئولی در جنرال موتورز طراحی نهایی آن را تایید کرده است؟ شاید با یک طراحی بهتر، به کل ورق برمیگشت.
۲. فیات ۵۰۰ (۲۰۰۷-اکنون)
در سال ۲۰۰۷ درحالی که خودروهای جذابی از فراری، پورشه و مرسدس به چشم میآمدند، مجله CAR فیات ۵۰۰ را بهعنوان خودروی سال ۲۰۰۷ برگزید. فیات ۵۰۰ که بیش از طراحی و مهندسی روی سازگاری با محیط زیست و کاهش آلایندگیها متمرکز است، بیشتر در شهرهای کوچک و مسیرهای کوتاه کارآمد خواهد بود. اکثر خودروهای فیات ۵۰۰ با پیشرانه TwinAir عرضه شدهاند که تقریباً در هرگونه ناهمواریای به مشکل بر میخورد. شاید این خودرو بتواند با دو سرنشین در یک سراشیبی ملایم، بالاخره موفق ظاهر شود!
با این وجود، بعضی از مالکان فیات ۵۰۰ نمیدانند هر چقدر تلاش کنند و تغییرات مختلف در آن ایجاد کنند، نمیتوانند باعث شوند این خودرو فقط کمی اسپرت به نظر برسد. فیات تنها برای رفت و آمدهای درون شهر میتواند به کار برخی بیاید.
۱. تسلا مدل ایکس (۲۰۱۵-اکنون)
هیچ شرکت خودروسازی دیگری جز تسلا نتوانسته است در حرکت بازار خودرو از خودروهای مبتنی بر سوختهای فسیلی به سوی خودروهای برقی، در این حد موفق و تاثیرگذار عمل کند. از این رو، اصلا جای تعجبی ندارد که تسلا مدل ایکس جوایز متعددی از جمله خودروی سبز سال ۲۰۱۶ و بهترین اس یو وی/مینی ون سال ۲۰۱۷ را به دست آورده است.
این درحالی است که پشت زرق و برق جوایز متعدد تسلا مدل ایکس، نواقص نرمافزاری متعددی پنهان است. به هیچ وجه فکر نکنید این نواقص فنی صرفاً در حد چند مورد آزاردهنده هستند که میتوان از کنارشان گذشت. بسیاری از آنها نه تنها گجتهای درون مدل ایکس، بلکه کارکرد پایه این خودرو را مختل میکنند. البته طرفداران متعصب تسلا مثل شیفتههای اپل به راحتی از این موضوع چشمپوشی میکنند.
منبع :hotcarsمنبع گجت نیوز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0