به گزارش روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، آیین رونمایی از کتاب «معجزه نزدیک است؛ روایت جنگ و زندگی جانباز نابینا محمدحسن نیسی» بهمناسبت دومین سالگرد شهادت سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با حضور سرهنگ عباس بایرامی (رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس)، سردار عبدالرضا حاجتی (مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خوزستان)، فرامرز گرجیان (نویسنده اثر) و محمدحسن نیسی (راوی کتاب) سهشنبه (چهاردهم دیماه ۱۴۰۰) در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
کتاب «معجزه نزدیک است» قابلیت ترجمه به زبانهای مختلف را دارد
در ابتدای این نشست، عباس بایرامی ضمن گرامیداشت ایام شهادت حضرت زهرا(س) و سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی، اظهار کرد: با گذشت ۳۰ سال از جنگ تحمیلی هنوز به بخش زیادی از موضوعات دفاع مقدس پرداخته نشده است. یکی از این موضوعات، جانبازان هستند. آقای نیسی شاید جانباز نابینا باشند، اما تعهد بیشائبه ایشان با هیچ قلمی قابل گفتن نیست. کتاب «معجزه نزدیک است» به لطف خدا، مجاهدت آقای گرجیان و آقای نیسی که راوی روایتهای ناگفته دفاع مقدس شدند به سرانجام رسید و قطعا موارد ناگفتهای وجود دارد که امید است بیان شود و برای نسلهای آینده باقی بماند.
عباس بابرامی در پایان گفت: وقتی سوژه معرفی شد، گویی الهامی نازل شد و اکنون که آقای نیسی را میبینم، احساس میکنم خداوند به سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس لطف کرد تا توانستیم این کتاب را رونمایی کنیم. کتاب قابلیت ترجمه به زبانهای مختلف را دارد؛ امیدواریم زمینهای فراهم شود تا کتاب را با جمعیت حاضر در استان خوزستان با حضور خانواده شهدا و همرزمان ایشان نیز رونمایی کرده و حق مطلب را ادا کنیم.
راوی به چشمان افرادی که با جنگ آشنایی ندارند، بینایی داد
در ادامه این آیین سردار عبدالرضا حاجتی بیان کرد: در ایام تاریخی و جاودانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی، تبریک ویژهای به آقای نیسی، این فرزند غیور عربزبان خوزستان و همسر مکرمه ایشان که چشمان بینا و همراه ایشان بودند عرض میکنیم و از نویسنده چیرهدست، آقای فرامرز گرجیان تشکر میکنیم که با قلم روان خود به بیان خاطرات جانبازان میپردازند.انشاءالله در زمانی مناسب رونمایی این کتاب ارزشمند را با حضور مسئولان در خوزستان برای تجلیل از قهرمان ملی کشورمان خواهیم داشت. جانباز عزیزی که چشمان خود را از دست داد و به چشمان افرادی که با جنگ آشنایی ندارند، بینایی داد. امیدواریم نسل جوان این خاطرات را بخوانند و راهشان را با این خاطرات پیدا کنند.
اگر ولایتفقیه نبود، امروز این انقلاب پایدار نبود
محمدحسن نیسی در بخش دیگری از این آیین، درباره روایتهای خود در این اثر، بیان کرد: بهعنوان جانبازی که در هشت سال دفاع مقدس در برابر کفر جهانی حاضر بودم، خود را ذرهای از نظام در مقابل تهاجم دشمنان میدانم و میخواهم بگویم این رونمایی فرصتی است تا یاد و نام تمام ایثارگران گرامی داشته شود و یادوارهای از وجود رزمندگانی است که جانشان را برای حفظ انقلاب اسلامی تقدیم کردند. افتخار میکنم که خداوند هدایتم کرد و از نفس مسیحایی امام (ره) الگو گرفتم و به جمع ایثارگران پیوستم. همچنان از خدا میخواهم در این راه باقی بمانم. درود و تعظیم خود را به محضر شهدا عرض میکنم و وجود دنیایی خود را به روح امام(ره) میفرستم که او هادی ماست و اگر او نبود ما الان اینجا نبودیم.
او به روایتی از شهید محمد ابراهیم همت اشاره کرد و یادآورشد: ایشان در کلامی میفرمایند: «اگر روزی گمراهی بر شما غلبه کرد، قله را نگاه کنید». در همه فشارها و ظلمهایی که در حق نظام و انقلاب صورت میپذیرد، باید نگاه ما به قله ولایت باشد. اگر ولایتفقیه نبود، امروز این انقلاب پایدار نبود. ما از خودمان چیزی برای گفتن نداریم. هرچه داریم از شهداست. سردار سلیمانی که مظلومانه و با افتخار از دنیا سفر کرد، میفرماید: «اگر میخواهید به دار فانی و قله رستگاری برسید، باید شهید باشید که به شهادت برسید»؛ یعنی وقتی خالص باشید، میتوانید به سعادت اخروی برسید.
محمدحسن نیسی در پایان سخنانش گفت: همه این ایثارگری را شهدا انجام دادند و ما در این طوفان به دنبال کاروان قدم بر میداریم. از خدا میخواهیم که نسل ما را هدایت کند تا همیشه پایبند انقلاب و پا در رکاب رهبری باشیم که ایشان قله و فصلالخطاب همه امور ماست.
ذکر شهدایی در کتاب رفته که با جزئیات معرفی شدهاند
فرامرز گرجیان نیز از دیگر میهمانان این نشست با بیان اینکه خداوند به ما نویسندهها قلم را ودیعه داده است، عنوان کرد: براساس خلق و خویی که دارم، برایم جالب بود به رزمندههایی بپردازم که علت دیدهنشدنشان برای من عجیب بود و احساس تکلیف کردم، حالا که من این اشخاص را میبینم باید رسالتم را انجام دهم و به آنها بپردازم. آقای نیسی به حدی تواضع داشتند که هرگز تلاش نداشتند علیرغم حجم وسیع داستان که از ایشان نقل شده، به بیان خاطرات خود بپردازند. قبل از اینکه با ایشان صحبت کنم احساسم این بود که با غرور سرشار از ادعاهای آنچنانی روبهرو میشوم. سال ۱۳۹۶ مصاحبه من با آقای نیسی در اهواز شروع شد و سوژه به سفارش یکی از سرداران از قرارگاه نصرت به من معرفی شد، از وقتی با ایشان مواجه شدم تا پایان مصاحبهها تقریبا دو ماه طول کشید تا توانستم اساس مطالب را ثبت و ضبط کنم و حدود بیش از سه سال طول کشید تا توانستم آنچه لازمه اثر بود، قلم بزنم.
او ادامه داد: زمانی که خاطرات آقای نیسی را میشنیدم و هر فصل که پیش میرفتم، احساس میکردم، دیگر نباید به خودم بگویم رزمنده؛ به دلیل اینکه خاطراتی که حاجحسن تعریف میکرد به جایی میرسید که جنگ، تن به تن و تفنگها خالی از فشنگ میشد و رزمندگان با سنگ از خود دفاع میکردند. یکی از فصلهای کتاب که من را تحتتاثیر قرارداد، فصلی است که عراقیها مردم بومی را جلوی تانکها قرار میدادند. حاج حسن پشت دوشکا ایستاده و باید از پیشروی تانکها جلوگیری کند. با خود میگوید این زنها و مردهایی که در چند قدمی ما هستند، چه گناهی دارند که باید هدف گلوله قرار گیرند. بیش از قبل احساس میکند که باید به تکلیف خود عمل کند و چارهای جز شلیک ندارد. در آن لحظه صدایی میشنود که فردی میگوید منتظر چه هستی؟ چرا شلیک نمیکنی؟ این مطلب، بخشی از یک فصل کتاب بود. مشابه این فصل که تکاندهنده باشد، زیاد است.
نویسنده کتاب «معجزه نزدیک است» بیان کرد: این کتاب، مثلثی از چیدمانی را تعریف میکند که بخشی از آن مربوط به درمان در انگلستان است. بخشی به فعالیت رزمی ایشان میپردازد و بخشی هم به فداکاری و ایثار قهرمان داستان، همسر حاج حسن اختصاص دارد. یکی دیگر از فصلهای کتاب زمانی است که حاج حسن را به تهران و وارد اتاق عمل میکنند، همسرشان هم وارد اتاق میشود و از جراح میخواهد ایشان را از همسرش جدا نکند. در نهایت بدون اینکه ایشان را بیهوش کنند، عمل سختی انجام میدهند و همسرشان بهعنوان یکی از پرستاران میماند و دست حاج حسن را میگیرد و پرستاران نیز دست دیگر ایشان را میگیرند. دکتر جراح متعجب به حرکات همسرشان نگاه میکند که چگونه تحمل دیدن صحنه جراحی را دارد.
وی افزود: آشنایی من با ایشان به این دلیل است که حاج حسن، همشهری من بوده و برای من افتخاری بود که توانستم در مورد ایشان قلم بزنم. امید است مورد تأیید خدا و امام زمان(عج) قرار گیرد. ذکر شهدایی در کتاب رفته که باید سر تعظیم درمقابل آنها فرود آورد که با بیان شیوای حاجحسن با جزئیات معرفی شدهاند. درواقع حافظه ایشان قابل تحسین است که توانستم به جزئیات بپردازم.
فرامرز گرجیان در پایان بیان کرد: در ادبیات دفاع مقدس لازم است به فرم کلاسیک نزدیک شویم. در حال حاضر بیشتر آثار دفاع مقدس در قالب خاطرهگویی است. چقدر خوب بود که نویسندهها به سمت و سوی رمان میرفتند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران نیز تأکید دارند که این اتفاق بیفتد، چون رمان از قواعدی تشکیل شده که داستان را جذاب میکند.
انتشار: کوروش جم
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0