نقد توئیت منتقدان به فیلمهای روز ششم جشنواره فیلم فجر | از دلالان دلار تا سیاهنمایی ایران

نقد توئیت منتقدان به فیلمهای روز ششم جشنواره فیلم فجر | از دلالان دلار تا سیاهنمایی ایران برخی از منتقدین سینما نظرات خود را درباره فیلمهای روز ششم جشنوراه فیلم فجر منتشر کردند. – اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقدهای کوتاه منتقدین سینما به فیلمهای روز ششم جشنواره منتشر شد.
فیلمهای اکران شده در این روز عبارتند از کشتارگاه ساخته عباس امینی و مردن در آب مطهر ساخته نوید محمودی.
“روز بلوا” یک بیست و سی سینمایینگاهی به «آن شب» | ترکیب بدمزه فیلم ایرانی با سینمای هالیوودینگاهی به «روز صفر»| داستان فاش شدهای که مخاطب تا آخر تماشایش میکند/ جای خالی مأمور امنیتی در سینما جبران شد#کشتارگاه
سعید مستغاثی: وال استریت در گاراژ ماشین های قراضه
امینی در “#کشتارگاه” ماجرای #قاچاق گوسفند زنده به کشورهای همسایه، آوردن دلار در قبال آنها به ایران و فروش دلارها به قیمت بازار آزاد را روایت کرده که برخی از مفسدان اقتصادی زیر لوای دامپروری به آن مشغول بوده و بحران ارزی و به دنبال آن کمبود گوشت و بالارفتن سرسام آور قیمت آن را طی سالهای اخیر باعث شدند.
فیلم “کشتارگاه”به عنوا..
نقد توئیت منتقدان به فیلمهای روز ششم جشنواره فیلم فجر | از دلالان دلار تا سیاهنمایی ایران
برخی از منتقدین سینما نظرات خود را درباره فیلمهای روز ششم جشنوراه فیلم فجر منتشر کردند.
– اخبار فرهنگی –
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقدهای کوتاه منتقدین سینما به فیلمهای روز ششم جشنواره منتشر شد.
فیلمهای اکران شده در این روز عبارتند از کشتارگاه ساخته عباس امینی و مردن در آب مطهر ساخته نوید محمودی.
"روز بلوا" یک بیست و سی سینمایینگاهی به «آن شب» | ترکیب بدمزه فیلم ایرانی با سینمای هالیوودینگاهی به «روز صفر»| داستان فاش شدهای که مخاطب تا آخر تماشایش میکند/ جای خالی مأمور امنیتی در سینما جبران شد
#کشتارگاه
سعید مستغاثی: وال استریت در گاراژ ماشین های قراضه
امینی در "#کشتارگاه" ماجرای #قاچاق گوسفند زنده به کشورهای همسایه، آوردن دلار در قبال آنها به ایران و فروش دلارها به قیمت بازار آزاد را روایت کرده که برخی از مفسدان اقتصادی زیر لوای دامپروری به آن مشغول بوده و بحران ارزی و به دنبال آن کمبود گوشت و بالارفتن سرسام آور قیمت آن را طی سالهای اخیر باعث شدند.
فیلم "کشتارگاه"به عنوان فیلمی که به یکی از علل ثانوی بحران ارزی و برخی گرانیهای یکی دو سال اخیر میپردازد، فیلمی به روز محسوب میشود اما مانند دیگر فیلمهای به اصطلاح اجتماعی اخیر در سطح طرح مسئله باقی مانده و به پس زمینهها و ریشهها و علت العلل، نقب نزده و سرک نمیکشد. یعنی موضوعی را مطرح میکند که بسیاری از آن باخبر بوده و بعضا آن را تجربه کردهاند.
محل پر و سرصدای خرید و فروش ارزهای قاچاق و حوالههای ارزی را خیلیها در سبزه میدان و یا در همین گاراژ ماشینهای اوراقی و قراضه که در فیلم رویت میشود، دیدهاند. اما اولا فیلم به پس زمینههای این معضل اقتصادی و اجتماعی نپرداخته و ثانیاً تاثیر این وال استریتی که در گاراژ فوق تشکیل شده و گوسفندانی که قاچاقی صادر میشوند را در زندگی مردم حتی همان شخصیتهای فیلم نشان نمیدهد. گویا افراد درون فیلم جزو مردم به حساب نمیآیند!
شخصیت پردازیهای ناقص و ابتر (مثل گیج زدن امیر و نامعلوم بودن جهت گیری های وی) یا کاراکتر تخت "عبد" که باید نقش اساسی در داستان داشته باشد و یا حتی حضور دختر و پسر هاشم یعنی مقتول اصلی که در صحنهای متعدد اضافی دیده میشوند و شاید با حذف آنها لطمه چندانی به فیلم و فیلمنامه نخورد، از جمله نقایص کار محسوب شده، همچنین داستانکهای اضافی مثل رابطه امیر و دختر هاشم و یا مسافرت امیر به جنوب و … فقط فیلم را طولانی تر و خسته کنندهتر ساخته است.
سهیل کریمی: یک قصه کش دار از مافیا و قاچاق ارز. بازی های خوب بودخصوصا امیرحسین فتحی و صداگزاری و صدابرداری عالی بود. خیلی ماجرا کش آمد و خیلی ایرانی به پایان رسید. کاری که شاید با یک تله فیلم هم میشد جمعش کرد.
بهنام قاسمی: کشتارگاه میتوانست فیلم خوب و حتی درخشانی باشد. برگرفته از یک موضوع به روز و تازه اجتماعی. بحث فروش احشامهای ایرانی به کشورهای عربی اطراف یک توطئه خطرناک بود که میتوانست به معضلی بزرگ تبدیل شود. فیلم با اشاره به این موضوع تنها به طمعکاری و خباثت صاحب یک سردخانه اکتفا کرده و فراتر نمیرود. قصه هم کم جان است و ماجراهای فرعی کشش لازم را ندارند. برای همین فیلم از نیمه نیمه جان شده و پیش نمیرود.
پی نوشت: موضوعات داغ اجتماعی بسیاری اوقات بستر مناسبی برای یک فیلم ایجاد میکند، به شرطی که عجله ای در کار نباشد و متریال لازم برای یک فیلم بلند فراهم شود.
میلاد دخانچی: یکی از کم نقص ترین فیلم های جشنواره تا این لحظه. آگاه به مسأله طبقه و تضاد طبقاتی، آگاه به قدرت زن، اخلاق و از همه مهم تر کارکرد مردم شناسانه(آنتروپولوژیک) سینما. فتحی نشان دادن بهرام رادانی است که میتواند بازی کند. کوثری هم راضی کننده بود. من از این فیلم یاد گرفتم.
امیررضا مافی: کشتارگاه امینی، فیلم کوتاه تلخی که به اشتباه بلند شده است. شبیه سایر آثار او، کشدار و حوصلهسربر، با آدمهای بیخانواده و مجهول که میخواهد به دلالی ارز بپردازد، با یک پایان غیراخلاقی باز. یک جهنم زمهریر.
جبارآذین: ساخته و پرداخته نوروزبیگی و امینی نمایش سطحی کشتار مال و اموال ارزی ملت در قالب یک فیلم زیر متوسط است. بد نیست نوروزبیگی با پول رنجکشان درباره کشتار اموال مردم و ارزشها در سینما هم یک کشتارگاه بسازد.
علی نعیمی: کشتارگاه عباس امینی فیلم زمانه خویش است؛ روایت یک جنایت در لابلای زرق و برق دلار و جامعهای که در زیر پوست شهرش انسانیت را میان حوالههای ارزی خرید و فروش میکنند. به نظر میرسد تماشای کشتارگاه میتواند یک هشدار جدی به مردمان دیاری باشد که روزگاریست جز خودشان و سایه وحشتشان چیز دیگری را نمیشناسند. فیلم جزو آثار مطرح جشنواره امسال است و میتواند در اکران حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
#مرد_ در_آب_مطهر
سهیل کریمی: یک سیاه نمایی دیگر از برادران محمودی. محمودیها را در همان افغانستان هم تکفیر میکنند. قاببندیها خوب نیست. نماهای بسته هدفدار. قصه آزاردهنده است و خستگی آور و کسل کننده. تقابل همیشگی دین و عاطفه و بازنده دین.
جبارآذین: ساخته نوید محمودی اثری قابل اعتنا در مضمون و محتوا و ساختار هنری است. فیلمی بالای حد متوسط با سلطه نگاه تصویری. با این حال مردن در آب مطهر به سیاهی و تلخی می زند که آزاردهنده است.
مهرزاد دانش: مردن در آب مطهر، ظرفیت قصهگویی اندکی دارد برای پر کردن زمان فیلم؛ مشکل اساسی اغلب فیلمها.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0