داستانهای جدید محمدرضا سرشار از زندگی پیامبر اکرم(ص)

داستانهای جدید محمدرضا سرشار از زندگی پیامبر اکرم(ص) سه جلد از مجموعه «از سرزمین نور» به قلم محمدرضا سرشار و با تصویرگری محمدحسین صلواتیان از سوی نشر معارف منتشر شد. این آثار به زندگی حضرت محمد(ص) اختصاص دارد. – اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه «از سرزمین نور» شامل داستانهایی درباره زندگی نبی مکرم اسلام(ص) است که قرار است در ۱۵ جلد به چاپ برسد. نشر معارف که کار انتشار این اثر را برعهده دارد، اخیراً سه جلد از این مجموعه را شامل «یتیم نظر کرده» داستان زندگی پیامبر(ص)، «آن راز که در کتابها آمده بود» داستان دیدار عبدالمطلب با امیر یمن و «با من سخن بگو، مادر!» داستان زندگی مادر رسول خدا(ص) روانه کتابفروشیها کرده است.
محمدرضا سرشار، نویسنده این مجموعه، کار نگارش این آثار را از سال ۵۹ با در نظر گرفتن نبود کتاب مناسب برای گروه نوجوان در این زمینه، آغاز کرد. هریک از مجلداتی که ذکر شد، شامل مجموعه داستانهای کوتاهی هستند که از نظر محتوایی به یکدیگر ارتباط دارند و هریک از زاویه دید جدیدی داستان زندگی پیامبر(ص) را روایت میکنند.
در بخشهایی از داستان «حلیمه» میخوا..
داستانهای جدید محمدرضا سرشار از زندگی پیامبر اکرم(ص)
سه جلد از مجموعه «از سرزمین نور» به قلم محمدرضا سرشار و با تصویرگری محمدحسین صلواتیان از سوی نشر معارف منتشر شد. این آثار به زندگی حضرت محمد(ص) اختصاص دارد.
– اخبار فرهنگی –
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه «از سرزمین نور» شامل داستانهایی درباره زندگی نبی مکرم اسلام(ص) است که قرار است در ۱۵ جلد به چاپ برسد. نشر معارف که کار انتشار این اثر را برعهده دارد، اخیراً سه جلد از این مجموعه را شامل «یتیم نظر کرده» داستان زندگی پیامبر(ص)، «آن راز که در کتابها آمده بود» داستان دیدار عبدالمطلب با امیر یمن و «با من سخن بگو، مادر!» داستان زندگی مادر رسول خدا(ص) روانه کتابفروشیها کرده است.
محمدرضا سرشار، نویسنده این مجموعه، کار نگارش این آثار را از سال ۵۹ با در نظر گرفتن نبود کتاب مناسب برای گروه نوجوان در این زمینه، آغاز کرد. هریک از مجلداتی که ذکر شد، شامل مجموعه داستانهای کوتاهی هستند که از نظر محتوایی به یکدیگر ارتباط دارند و هریک از زاویه دید جدیدی داستان زندگی پیامبر(ص) را روایت میکنند.
در بخشهایی از داستان «حلیمه» میخوانیم: زنی میانه بالا، لبخند بر لب، به پیشواز حلیمه آمد. اندامش متناسب، و پیشانیاش روشن و بلند بود. پوستی صاف و سفید، گونههایی اندک برجسته، و لبهایی نازک داشت. در چشمهای میشی درشت و مهربانش، غمی کهنه، لانه کرده بود.
به او «وقت خوش» گفتم و جواب شنیدم.
نشستم، و آن کنیز نوجوان، برایم یک جام شربت خنک آورد. شربت را که نوشیدم، زن مرا بر سر گهواره برد. نوزادی پوشیده در لباسی سفیدتر از شیر، به پهلو خوابیده بود، و نیمی از صورتش پیدا بود. گونههایی پر، و موهایی سیاه و انبوه داشت.
او را به رو چرخاندم: صورتی دیدم، مانند خورشیدی که بعد از بارانی تند، از پشت ابرهای تیره و انبوه، بیرون آمده باشد. با دیدن او، تپش قلبم تند شد، و همه رگهای تنم، به جنبش درآمد. …
محمدرضا سرشار در چشم شب روشنطرح ملی چهل قلم با تقدیر از « محمدرضا سرشار» در شیراز اجرا میشودآخرین اثر محمدرضا سرشار در بازار کتاب/ روایتی جدید از انقلاب اسلامی
نشر معارف سه اثر حاضر را با تصویرگری محمدحسین صلواتیان برای گروه سنی نوجوان منتشر کرده است. علاقهمندان برای تهیه این اثر میتوانند به این نشانی مراجعه کنند.
انتهای پیام/
برچسب ها :درب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0